آهوی وحشی
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی گیرد.
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی گیرد.
«کلمه حجاب، هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حجاب.» بیشتر استعمالش به معنی پرده است. از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است. در قرآن خورشید در پشت پرده مخفی شد. (سوره ص، آیه ۳۲)
امام علی علیه السلام به مالک اشتر فرمود: در میان مردم باش و کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن.(۱)
استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است بکار رفته است. بهتر بود این کلمه عوض نمی شد و همان کلمه پوشش را بکار می بردیم. زیرا چنانکه گفته شد معنی شایع لغت حجاب، پرده است، و اگر در مورد پوشش بکار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد. در ایران قدیم و هند قدیم حبس زن مطرح بوده ولی در اسلام نه.
از آیات دیگری که در خصوص حجاب و پوشش اسلامی نازل شده است آیه ۵۳ از سوره احزاب است. در این آیه چنین آمده است: یا ایها الذین آمنوا… اذا سالتموهن متاعاً فسالوهن من وراء حجاب؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید… هنگامی که از زنان پیامبر صلی الله علیه و آله از موردی سؤال می کنید مستقیماً رو به رو نشوید و از پشت حجابی؛ این کار را انجام دهید. به منظور درک دقیق محتوای آیه مذکور بجاست ابتدا شأن نزول آیه مرور نشود: در این آیه، صراحتاً کلمه حجاب ذکر شده است. به همین دلیل این آیه نزد قرآن پژوهان و قدما آیه حجاب نامیده شده است.
ممکن است عده ای از این آیه این برداشت را داشته باشند که زنان می بایست در پس پرده باشند و از خانه بیرون نروند. در حالی که منظور از پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد، آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقهاء هم موید همین مطلب است و در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است
شان نزول آیه حجاب
عرب های مسلمان بی پروا وارد اتاق های پیغمبر می شدند. زن های پیغمبر(صلی الله علیه و آله) هم در خانه بودند. آیه نازل شد که اولاً سرزده و بدون اجازه وارد خانه پیغمبر نشوید، و اگر برای صرف غذا دعوت می شوید به موقع بیایید و بعد هم برخیزید و بروید و به قصه گویی و صحبت های متفرقه، وقت نگیرید زیرا این امور پیغمبر را ناراحت می کند و او شرم می کند شما را از خانه خود بیرون کند ولی خدا از شما شرم نمی کند و ثانیاً وقتی می خواهید چیزی از زنان پیغمبر بگیرید از پشت پرده بخواهید بدون اینکه داخل اتاق شوید. این کارها برای پاکیزگی دل شما و دل آنها بهتر است. شما نباید پیامبر را آزار دهید و نه زنان او را پس از درگذشت پیغمبر، به زنی بگیرید که این کارها در نزد خدا بزرگ است.
علامه مرتضی مطهری در تفسیر این آیه می نویسد:
دستور «حجاب» که در این آیه آمده غیر از دستور «پوشش» است که مورد بحث ما (در مسئله حجاب و پوشش اسلامی) می باشد.
دستوری که در این آیه ذکر شده است راجع به سنن خانوادگی و رفتاری است که انسان باید در خانه دیگران داشته باشد. طبق این دستور، مرد نباید وارد جایگاه زنان شود، بلکه اگر چیزی می خواهد و مورد احتیاج اوست باید از پشت دیوار صدا بزند. این مساله ربطی به بحث «پوشش» که در اصطلاح فقه نیز تحت عنوان «ستر» نه «حجاب» نامیده می شود، ندارد.(۲)
ممکن است عده ای از این آیه این برداشت را داشته باشند که زنان می بایست در پس پرده باشند و از خانه بیرون نروند. در حالی که منظور از پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد، آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقهاء هم موید همین مطلب است و در آیات مربوطه لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتی که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب، حدود پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است بدون آن که کلمه حجاب بکار برده باشد.
حجاب گناه زن اسلام دین شتابان
آیه ای که در آن، کلمه حجاب به کار رفته است مربوط به زنان پیامبر اسلام است. در قرآن کریم درباره زنان پیامبر دستورهای خاصی وارد شده است. اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می شود: یا نساء النبی لستن کاحد من النساء؛ یعنی شما با سایر زنان فرق دارید. اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان در خانه های خود بمانند و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است.
اسلام می خواسته زنان پیامبر که احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند و احیاناً ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقعی نشوند. یکی از امهات المؤمنین، عایشه بود که از این دستور تخلف کرد و ماجرای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام بوجود آورد.
به نظر من سرّ اینکه زنان پیامبر حتی بعد از پیامبر نباید با شخص دیگری ازدواج کنند همین است. یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوء استفاده نکند و ماجراها نیافریند.(آیه ۵۴ سوره احزاب) می فرماید: و اذا سئلتمون متاعاً فاسئلوهن من وراء حجاب؛ این آیه مربوط به زنان پیامبر اسلام است. یعنی اگر از آنها(زنان پیامبر) متاع و کالای مورد نیاز مطالبه می کنید از پشت پرده از آنها بخواهید.(۳) هیچگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از مشارکت مفید و سازنده زنان در فعالیت های اجتماعی ممانعت به عمل نمی آورد. حضور فعال فاطمه زهرا سلام الله علیها در عرصه های مختلف مبارزات سیاسی و فعالیت های اجتماعی نمونه بارزی از رویکرد وحیانی بر مشارکت اجتماعی زنان به شمار می آید.
که زینتهای زن دو نوع است: آشکار و پنهان. براساس این آیه پوشاندن نوع اول واجب نیست. پوشاندن زینت های نوع دوم واجب است
بنابراین همانطور که گفته شد آیه حجاب اولاً در مورد زنان پیامبر صلی الله علیه وآله است و نباید آن را دلیلی برای پرده نشین کردن زنان دانست و ثانیاً این آیه مغایرتی با مشارکت و فعالیت های اجتماعی زن ندارد. ثالثاً این آیه در پی مقابله با عرف و عادت غلطی بوده است که در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله) رایج بوده است.(یعنی بدون اجازه وارد خانه پیامبر شدن)
زینت در قرآن و سنت
همان طور که در آیه خمار (آیه ۳۱ سوره نور) آمده زنان مؤمنه از آشکار کردن زیور و زینت های پنهان خود در برابر نامحرم منع شده اند (ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها) سئوال این است که مفهوم واقعی زینت از نظر قرآن و روایات چیست؟ در این اجمال نگاهی کوتاه بر این مهم موجب پاسخگویی به سؤالات و ابهامات عدیده ای در این زمینه خواهد شد. از آیه مذکور چنین بدست می آید که زینتهای زن دو نوع است: آشکار و پنهان. براساس این آیه پوشاندن نوع اول واجب نیست. پوشاندن زینت های نوع دوم واجب است. اینکه زینت پیدا و زینت پنهان کدامند باید مورد بحث قرار گیرد. آنچه از روایات متعدد اسلامی در این باره بر می آید این است که زینت های آشکار مربوط به زینت هایی است که به چهره و کفین (دو دست تا مچ) مربوط شده و پوشاندن آنها موجب دشواری و حرج است. اگر چه مقلدان در این باره به دلیل اختلاف نظر فقهاء می بایست به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه نمایند، اما ذکر این روایات گویای این واقعیت است که پوشاندن زینت های آشکار (چهره و کفین) واجب نیست، مگر موجب فساد شود.
به روایاتی در این خصوص توجه کنید (برای رعایت اختصار از آوردن متن عربی روایات خودداری می شود).
از امام صادق علیه السلام سئوال شد، مقصود از زینت آشکار که پوشاندنش برای زن واجب نیست چیست؟ فرمود: زینت آشکار عبارت است از سرمه و انگشتر.(۴)
و نیز از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند: زینت ظاهر عبارت است از جامه، سرمه، انگشتر، خضاب و دست ها، النگو. سپس فرمود زینت سه نوع است: یکی برای همه مردم است و آن همین است که گفتیم. دوم برای محارم است و آن جای گردن بند به بالاتر و جای بازوبند به پایین و خلخال به پایین است. سوم زینتی است که اختصاص به شوهر دارد و آن تمام بدن است.(۵)
علامه مرتضی مطهری در کتاب گران سنگ خود مسئله حجاب از روایات فوق چنین نتیجه می گیرد که: این روایات می فهماند که برای زن پوشانیدن چهره و دست ها تا مچ واجب نیست حتی آشکار بودن آرایش های عادی و معمولی که در این قسمت ها وجود دارد نظیر سرمه و خضاب که معمولا زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آن ها یک عمل فوق العاده (دشوار) به شمار می رود، نیز مانعی ندارد.
همچنین علامه طباطبایی تصریح می کند: مقصود از زینتین (در آیه لایبدین زینتهن) مواضع زینت است. زیرا آشکار نمودن خود زینت به تنهایی مثل دستبند و النگو حرام نیست پس منظور از نمایان ساختن زینت، ظاهر کردن مواضع و جایگاه زینت است.(۶)
۳٫ آیه جلباب
در آیه ۵۹ سوره احزاب چنین آمده است: خداوند پیامبر را اول به همسر و دخترانش و سپس به سایر زنان مأمور ابلاغ و اصلاح در حجاب امر می کند.
ای پیامبر به همسرانت و دخترانت و زنان مسلمان بگو که روسری های خود را بر خود بپوشند (نزدیک کنند)، که به این وسیله محتمل تر است که شناخته شوند و رنجانده نشوند و خداوند آمرزگار مهربان است. مفسران و ارباب لغت چند معنی برای جلباب ذکر کرده اند:
۱٫ ملحفه (چادر) و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را می پوشاند.
۲٫ مقنعه و خمار (روسری).
۳٫ پیراهن گشاد.
قدر مشترک همه آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشانند. به نظر می رسد از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است.
کلمه جلابیت جمع جلباب است و آن جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشاند و یا روسری مخصوصی است که صورت و سر را ساتر می شود و منظور از جمله پیش بکشند مقداری از جلباب خود را، این است که آن را طوری بپوشند که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد. ذلک ادنی ان … یعنی پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اینکه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزدیک تر است. در نتیجه وقتی به این عنوان شناخته شدند دیگر اذیت نمی شوند، یعنی اهل فسق و فجور متعرض آنان نمی گردند… در آن زمان حجاب وجه تمایز زنان مسلمان از کنیزان و یهود و نصاری بود چون کنیزان در آن دوره حجاب نداشتند بعد از نزول آیه فوق زنان انصار طوری از خانه ها بیرون شدند که سر تا پایشان پوشیده بود.(۷)
منظور از فعل یدنین (نزدیک کنند) در آیه حجاب این است که زنان «جلباب» و چادر را در حدی به خود نزدیک سازند که آنان را محفو۰داشته و مانع آشکار شدن زینت ها و لباس های زیر آنان شود. به عبارتی نباید زیبایی ها و برجستگی های بدن زن نگاه و نظر نامحرم را جلب نموده و از رضایت تلویحی زن از معاشرت با مردان بیگانه حکایت کند.
شان نزول آیه جلباب
در تفسیر علی بن ابراهیم در مورد شأن نزول این آیه چنین می خوانیم؛ آن ایام زنان مسلمان به مسجد می رفتن و پشت سر پیامبر(صلی الله علیه و آله) نماز می گزاردند. هنگام شب موقعی که برای نماز مغرب و عشا می رفتند بعضی از جوانان هرزه و اوباش بر سرراه آنها می نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار می دادند و مزاحم آنان می شدند، آیه فوق نازل شد و به آنها دستور داد حجاب خود را کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانه مزاحمت پیدا نکند. (مطهری در کتاب مساله حجاب ص ۱۶۱ می نویسد: آنچه از این آیه (آیه جلباب) استفاده می شود این است که طوری لباس بپوش که بیماردلان به تو طمع نکنند).
بنابراین آنچه بطور خلاصه از آیه جلباب (و نیز آیه ۳۲ سوره احزاب) (۸) بدست می آید این است که زنان مسلمان باید سر تا پایشان با چادر یا عبایی بلند پوشیده شده و پوشش و رفتار و گفتارشان به گونه ای با وقار و متانت توأم گردد که از جلب توجه منافقان و بیماردلان پیشگیری نماید.
لازم بذکر است که در آیه ۳۲ احزاب گرچه زنان پیامبر مورد خطاب قرار گرفته اند اما بدون شک این حکم عام است و شامل همه زنان مسلمان می شود و تاکید آیات بر زنان پیامبر بیشتر به عنوان نقش الگویی زنان پیامبر است. چرا که آنان می بایست به عنوان سرمشق زنان مسلمان قرار گیرند.
پاورقی ها:
۱- سوره نور – آیه ۳۱٫
۲- مساله حجاب – علامه مرتضی مطهری – ص ۱۷۱ .
۳- برگرفته از علامه مرتضی مطهری – مسئله حجاب – صص ۷۹-۸۰ .
۴- کافی – ج ۵- ص ۵۲۱
۵- تفسیر صافی ذیل آیه ۳۱ سوره نور – نقل از تفسیر علی بن ابراهیم قمی.
۶- تفسیر المیزان – ج ۱۵ – ص ۱۱۱ .
۷- المیزان – – ج ۱۶ – ص ۵۱۷ .
۸- ترجمه بخشی از آیه ۳۲ سوره احزاب … به گونه ای هوس انگیز، با خضوع و نرمش سخن نگوید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.
حدود شرعی ارتباط با نامحرم در فضای مجازی:
رعایت و دانستن حدود شرعی در فضای مجازی امروزه یکی از مهمترین موضوع هاست
چرا که هر فرد با هر جنسیتی باید حریم مورد نظر را حفظ کند
یا اینکه هر آقا یا خانم که در این محیط فعالیت میکند باید مسائلی را هم بداند و هم رعایت کند
و یا حد و مرز واقعی آن کجاست
دوست دارم نظرات دوستان یا تجربیات و همچنین سایر مواردی که باعث پربار شدن این بحث یا موضوع میگردد اینجا نوشته شود
تا هر خواننده ای توشه ای از این مطالب بردارد و به کار گیرد انشاءلله
امید است با هر قدمی و قلمی که بر میداریم با عنایت آقا(عج) باشد ورضایت او….
پس دوستان منتظریم…
بعضی می پرسند ما که مالیات به دولت اسلامی می دهیم، پرداخت خمس و زکات، دیگر برای چیست؟
در پاسخ به این شبهه لازم است تنها به برخی تفاوتها فهرست وار اشاره کنیم:
1. برآورد خمس و زکات و تخمین حساب و کتاب آن، بر اساس اعتمادی است که به خود پرداخت کننده می شود و هیچ نیازی به بازرسی و نظارت دیگری نیست.
در حالی که مالیات مبلغی است که دولت تعیین و محاسبه و دریافت می کند.
2. گیرندگان زکات، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و جانشینان آن بزرگوار و کسانی هستند که از طرف حضرت اجازه داشته باشند در حالی که در مالیات این گونه نیست.
3. خمس و زکات باید بر اساس عقیده و ایمان و با قصد قربت و رضای خداوند متعال پرداخت شود؛ تا آنجا که اگر مسائل عاطفی، اجتماعی، سیاسی، قبیله ای یا کسب شهرت و عزت در نظر باشد، گویا حق خداوند پرداخت نشده است.
ولی در پرداخت مالیات این ایمان و قصد قربت و اخلاص لازم نیست.
4 . خمس و زکات از افرادی گرفته می شود که توان مالی دارند ولی در مالیات این گونه نیست و گاهی بر پارچه و کاغذ و ماشین و سیگار مالیات بسته می شود؛ خواه مصرف کنندگان فقیر باشند یا غنی.
5. خمس و زکات را مردم با اراده و اختیار به کسانی می دهند که محبوب آنها هستند ولی در مالیات نه دهنده اختیاری دارد و نه گیرنده آن محبوبیت و قداستی.
6 مالیات نوعا برای هزینه های شخصی زندگی خود ما است، ولی خمس و زکات برای کمک به دیگران است.
توضیح این که همان گونه که انسان داخل خانه را موزائیک می کند، مبلغی به عنوان مالیات می پردازد که بیرون خانه او آسفالت شود و همان گونه که درهای داخل منزل را قفل می زند، مبلغی مالیات می دهد که پلیس بیرون خانه را محافظت کند؛ برای داخل خانه کپسول آتش نشانی می خرد، مبلغی هم می دهد تا دولت ماشین آتش نشانی به صورت آماده باش در بیرون منزل او تهیه کند. هزینه ای برای باغچه منزل می دهد و هزینه ای به دولت برای احداث پارک و بوستان می دهد.
بنابر این انسان دو نوع هزینه دارد: هزینه هایی که مستقیما برای داخل خانه تهیه می کند و هزینه هایی که از طریق دولت برای رفاه و خدمات بیرون منزل به واسطه مالیات دریافت می کند.
پس مالیات بخشی از هزینه های شخصی انسان است؛ از این رو کسانی که خمس می دهند باید مخارج زندگی خود را از درآمد کم کنند و مالیاتی را که می دهند جزء مخارج زندگی آنها محسوب می شود. مثلاً اگر کسی در سال دو میلیون درآمد دارد و یک میلیون تومان خرج زندگی اوست و صد هزار تومان مالیات پرداخت می کند، این شخص به هنگام حساب سال باید صد هزار تومان را مثل یک میلیون تومان، جزء هزینه زندگی خود قرار دهد و نهصد هزار تومان را پس انداز و سود خود حساب کند و خمس همان نهصد هزار تومان را بپردازد.
بنابر این زکات و خمس برای خدمت به دیگران است، ولی مالیات برای دریافت خدمات دولتی برای خود ماست.
7. در زمان امامان معصوم، حکومتها از مردم مالیاتهایی به نام خراج و عُشریه می گرفتند ولی باز هم مردم خمس و زکات خود را به امامان عزیز خود می دادند و آن بزرگواران می گرفتند و نمی فرمودند شما که خراج می دهید لازم نیست خمس و زکات بدهید.
8. حاکم اسلامی و فقیه جامع الشرایط می تواند در شرایطی میزان مالیات پرداختی مردم را کم و زیاد کند و اکنون ولایت فقیه علاوه بر خمس و زکات دستور پرداخت مالیات را نیز داده است.
9. در تمام کشورهای دنیا علاوه بر مالیات، صندوقهای خیریّه و مؤسسات عامّ المنفعه ای وجود دارد و تمام خدمات را بر دوش دولت نمی گذارند.
کلمات کليدي: خمس و زکات
مالیات
زکات
خمس
زکات با مالیات
دولت
فصل سوم دانستنی های قرآن
نمایش نسخه چاپی
یک ـ نام هاى قرآن
l: چرا نام کتاب آسمانى ما مسلمانان «قرآن» است؟ آیا
قرآن معناى خاصى دارد؟
n: همان
گونه که مى دانید خداى بزرگ در بسیارى از آیات، کتاب آسمانى ما را «قرآن»
نامیده است; چنان که مى فرماید: و قرآنى را جزء جزء بر تو فرستادیم که
تو نیز بر امت به تدریج قرائت کنى و آن را به تدریج نازل کردیم.[1]
براى آن که بدانید چرا نام کتاب آسمانى ما قرآن است به این کلمات که
هم خانواده قرآن است و به معناى آنها توجه کنید. «قرائت»، «قارى»، «قاریان»
(قُراء)
ریشه همه این کلمات «قرء» مى باشد، که به معناى خواندن است. خداوند
نیز دراولین آیه اى که بر پیامبر نازل کرد فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم «اقرء»
یعنى بخوان.
آرى چون کتاب الهى خواندنى است به آن «قرآن» گفته مى شود; چنانکه به
چیزى که نوشتنى است «کتاب» گفته مى شود. خدا قرآن را معجزه اى خواندنى
قرار داده است، تا ما بخوانیم و از آیاتش پند بگیریم. قرآن به راستى «خواندنى»
است. قرآن روزنامه نیست که یک بار مرور شود و کنار گذاشته شود، کتاب داستان نیست
که یک بار خوانده شود و خواندن مجدد آن تکرارى و ملال آور باشد، کتاب تاریخ و
جغرافى هم نیست که براى امتحان پایان سال یک دور کامل آن را بخوانیم و پس از
امتحان حوصله نداشته باشیم حتى آن را ورق بزنیم.
قرآن، «کتاب خواندنى» است! باید به فرموده خدا: هر وقت که مى توانیم
بخوانیم.[2]
l: آیا قرآن، نام دیگرى هم دارد؟
n:
دانشمندان با توجه به آیات قرآن و روایات اسلامى، بیش از 90 اسم یا صفت براى قرآن
بیان کرده اند. من در زیر چند آیه برایت مى نویسم، سپس با توجه به ترجمه
آیه روشن مى شود که آیه به کدام اسم یا صفت قرآن اشاره شده است.
(تبارک الذى نزل الفرقان على عبده لیکون للعالمین نظیراً)[3]; بزرگ ]و خجسته[ کسى است که بر بنده
خود «فرقان» را نازل کرد، تا براى جهانیان هشدار دهنده اى باشد.
با توجه به این آیه، نام دیگر قرآن «فرقان» است.
کتاب (انزلناه الیک مبارک); ]این[ کتابى مبارک است که بر
تو نازل کرده ایم.[4]
با توجه به این آیه، نام دیگر قرآن، «مبارک» است; چنانکه در آیه دوم سوره
حمد و نزدیک به صد مورد دیگر، از قرآن به کتاب تعبیر شده است.
(و هذا ذکر مبارک انزلناه…); و این (قرآن) ذکر مبارکى است که نازل کردیم… (انبیاء، آیه 5)
با توجه به این آیه نام دیگر قرآن، «ذکر» است.
برخى دیگر از نام ها و صفت هاى قرآن عبارتند از: تنزیل، حدیث،
موعظه، تذکره، ذکرى، بیان، هدى، شفا، حکم، حکمت، مهیمن، هادى، نور و… . اگر
مى خواهید بقیه نام ها و صفت هاى قرآن را بدانید مى توانید به
کتاب علوم
قرآنى، نوشته آیة الله معرفت، ص 108 و نیز درسنامه علوم
قرآنى، نوشته حسین جوان آراسته مراجعه کنید.
دو - فهم قرآن
l: براى ترویج فرموده هاى قرآن و این که دوستانمان
با قرآن انس بگیرند باید چه کار کنیم؟
n: براى
این که بتوانیم دوستانمان را با قرآن مأنوس کنیم راه هاى زیر مناسب است:
1. بهترین راه ترویج آیات
قرآن، این است که ابتدا خودمان با قرآن مأنوس باشیم و به جاى این که با زبان، مردم
را به قرآن دعوت کنیم، با کردار و عمل هاى خودمان مردم را دعوت کنیم، زیرا:
«دوصد گفته چون نیم کردار نیست.»
2. شرکت دوستان در
کلاس هاى قرآن به ویژه کلاس هایى که درباره معنا و تفسیر آیات است. این
گونه کلاس ها در بیشتر شهرها برگزار مى شود و اگر در محله شما برگزار
نمى شود مى توانید چند تن از دوستانتان را جمع کنید و به اتفاق نزد امام
جماعت مسجد محله تان یا یکى دیگر از روحانیان بروید و از او بخواهید کلاس هاى
آموزشى ترجمه و تفسیر قرآن براى شما تشکیل دهد.
سه ـ انس با قرآن
l: چگونه انسان مى تواند با قرآن مأنوس باشد؟ آیا
انس با قرآن تنها با قرائت و عمل کردن به دستورهاى قرآن حاصل مى شود؟
n: فرض
مى کنیم تحصیلات راهنمایى شما تمام شده و وارد دبیرستان شده اید;
دبیرستانى که با هیچ یک از هم کلاسى هایتان مأنوس نیستید. حال براى این که با یکى
از آنها انس گرفته و دوست صمیمى شوید چه مى کنید؟ بله به طور خلاصه نزد
او مى روید خیلى کوتاه خودتان را به او معرفى مى کنید، سپس تلاش
مى کنید او را بشناسید. اگر احساس کردید دوستان خوبى مى توانید باشید،
علاقه به او را در خودتان زنده نگه مى دارید. آن گاه سعى مى کنید در
اولین فرصت مناسب با او گفت و گو کنید. آن چه را دوست ندارد انجام
نمى دهید و کم کم با ادامه گفت و گو دوستى و الفت شما بیشتر و بیشتر
مى شود. به نظر مى رسد براى انس با قرآن هم بتوان همین راه را رفت.
گام هاى اصلى براى انس با قرآن عبارتند از:
1ـ شناخت قرآن;
2ـ علاقه به قرآن;
3ـ سخن گفتن با قرآن;
4ـ انجام دادن آن چه او
دوست دارد وترک کردن آن چه قرآن دوست ندارد.
پس باید قرآن خواندن را یاد بگیریم و سعى کنیم معناى آیات را بفهمیم، تا
بتوانیم با قرآن سخن بگوییم و فایده کامل ببریم، البته فرق سخن گفتن با قرآن با
سخن گفتن با دیگران این است که اگر قرآن بخوانیم، هرچند معناى آن را نفهمیم،
خداوند به ما ثواب مى دهد، ولى اگر بخواهیم به فرموده هاى قرآن عمل کنیم
باید بفهمیم قرآن چه مى فرماید، تا به آن عمل کنیم.
چهار ـ تعداد آیات، کلمات و حروف قرآن
l: قرآن چند آیه دارد؟
n: بیشتر
دانشمندان معتقدند قرآن داراى 6236 آیه است. حدیثى از على نیز این عدد را تأیید
مى کند.[5] شاید
این نکته برایتان جالب باشد.
چگونه عدد آیات قرآن (6236) را حفظ کنیم؟ عدد دو را ضرب در سه کنید جواب 6
است. حالا شش را یک بار بعد از عددهایى که درهم ضرب کرده اید بنویسید و یک
بار هم قبل ازآنها یعنى:
6 = 3 × 2 = 6
حالا علامت هاى ضربدر و مساوى را از بین اعداد بردارید، مى شود
6236 و این همان تعداد آیات قرآن است.
l: چرا درباره تعداد آیات قرآن عددهاى متفاوتى را
مى گویند؟ بعضى مى گویند قرآن 6236 آیه دارد و برخى دیگر، عددهاى
دیگرى را مى گویند.
n:
اختلاف درباره تعداد آیات قرآن، به چند دلیل است که دو دلیل آن را برایتان
مى نویسم:
الف: وقتى پیامبر قرآن مى خواند، هرگاه آیه اى تمام مى شد،
پیامبر وقف مى کرد[6] و
یاران او مى فهمیدند که آیه تمام شده است. در مواردى نیز ممکن بود پیامبر در
قرائت هاى بعدى، دو آیه را پشت سر هم و بدون توقف بخوانند و یا در بین
آیه اى، به ویژه در آیات طولانى توقف کنند، در این گونه موارد، در جایى که
پیامبر بین یک آیه توقف مى کردند، عده اى آن یک آیه را دو آیه به حساب
مى آوردند و اگر در جایى دو آیه را پشت سر هم مى خواند، عده اى دو
آیه را یک آیه به حساب مى آوردند، به این دلیل در تعداد آیات قرآن اختلاف
پیدا شد، هرچند همه مسلمانان در اصل قرآن و سوره ها اختلافى ندارند.
2. اختلاف سلیقه قاریان و
نویسندگان قرآن; در برخى از موارد نیز نویسندگان قرآن، در جایى که مکان آیه نیست،
شماره آیه مى گذاشتند و در جایى که مکان آیه است، شماره آیه
نمى گذاشتند;به عنوان نمونه شماره گذارى آیات در قرآن با رسم الخط مصباح زاده
در سوره نمل چنین است.
بسم الله الرحمن الرحیم طـس ـ تلک آیات القرآن و کتاب مبین (2)
در حالى که در قرآن رسم الخط عثمان طه چنین است:
طـس تلک آیات القرآن و کتاب مبین (1)
چنان که مى بینید متن قرآن، تفاوتى ندارد، ولى در شماره آیات
اختلاف است.
l: در قرآن کریم چند «بسم الله الرحمن الرحیم» وجود
دارد؟
n:
مى دانید که همه سوره هاى قرآن، به جز سوره توبه، با بسم الله الرحمن
الرحیم شروع مى شود; از طرفى سوره نمل دو بسم الله الرحمن الرحیم دارد.
حالا خودتان حساب کنید که در قرآن چند «بسمله» وجود دارد. آیا مى دانید
«بسمله» چیست؟ آرى به آیه «بسم الله الرحمن الرحیم»، «بسمله» گفته مى شود، پس
قرآن 114 بسمله دارد.
l: قرآن چند «بسم الله» دارد؟
n: در
جواب قبلى دیدیم که قرآن 114 «بسمله» یعنى بسم الله الرحمن الرحیم دارد. علاوه بر
این موارد در آیه 41 سوره نوح که گفتار حضرت نوح نقل شده مى خوانیم: (و قال ارکبوا فیها بسم الله مجریها و مرسها); و ]نوح[ گفت به نام خدا بر آن (کشتى) سوار شوید و هنگام حرکت و توقف کشتى
او را یاد کنید. پس قرآن 115 بسم الله دارد.
فراموش نکنیم که در این آیه، «بسم الله» آمده، نه «بسم الله الرحمن
الرحیم» و این تنها موردى است که در قرآن «بسم الله» بدون «الرحمن الرحیم» آمده
است.
l: تعداد کلمات و حرف هاى قرآن را بیان کنید.
n: گرچه
ندانستن تعداد کلمات و حروف قرآن، مانع فهمیدن و عمل کردن به قرآن نیست، ولى
دانشمندان مسلمان به خاطر علاقه زیادى که به قرآن داشته اند، تعداد
کلمه ها و حرف هاى آن را شمرده اند. یکى از عددهاى اعلام شده چنین
است.
تعداد کلمات: 77807 کلمه
تعداد حروف: 320671 حرف
l: چرا در تعداد
کلمات و حروف قرآن اختلاف است؟ مگر نمى توانند دقیق بشمارند؟
n: از
تعداد زیادى دوستانتان بپرسید جمله زیر از چند کلمه تشکیل شده است:
«من در کتاب خانه مدرسه عضو
هستم»؟ ممکن است برخى از دوستانتان آن را 6 کلمه بدانند، برخى دیگر پنج کلمه
بدانند(عضو هستم را یک کلمه حساب کنند) و برخى هم 7 کلمه حساب کنند (چون کتاب خانه
را دو کلمه حساب کنند).
یعنى در عین این که جمله شما کوتاه است. در شمارش تعداد کلمه هاى آن
اختلاف است.
این مطلب درباره قرآن نیز هست; یعنى هرچند در قرآن اختلافى نیست، در شمارش
تعداد کلمه هاى قرآن اختلاف وجود دارد; مثلاً عده اى «مااصبرهم» را یک
کلمه حساب مى کنند و عده اى دو کلمه. به این خاطر شمار کلمات را
متفاوت نقل مى کنند. درباره تعداد حرف ها نیز همین طور است; مثلاً
کلمه سلیمان 6 حرف دارد ولى اگر سلیمن بنویسیم، 5 حرف دارد، کلمه محمّد را
عده اى داراى 5 حرف مى دانند (م را دوبار حساب مى کنند) و برخى
محمد را داراى 4 حرف مى دانند، چون حرف تشدید دار را یک حرف حساب
مى کنند.
پنج ـ ویژگى سوره هاى قرآن
l: به چه سوره هایى «عزائم» مى گویند و چرا به این
نام نامیده شده اند؟
n:
«عزائم» جمع «عزیمت» و به معناى واجب است. و چون براى خواندن آیه سجده این
سوره ها، سجده واجب مى شود به آنها سوره هاى عزائم گفته
مى شود. این سوره ها عبارت اند از: 1. سوره سجده (الم تنزیل) آیه
15. 2. سوره نجم (آیه 62) 3. سوره علق (اقرأ) آیه 19. 4. سوره فصلت (حم
تنزیل) آیه 37.
براى آن که بتوانید سوره هاى عزائم را یاد بگیرید این متن را حفظ
کنند: با ستاره فصّلت را بخوان و سجده کن.
ستاره ترجمه نجم و بخوان ترجمه اقرأ است که نام دو سوره قرآن هستند. فصلت
و سجده هم نام دو سوره دیگرند. در بخش احکام در جلدهاى بعدى درباره سجده واجب قرآن
برایت توضیح خواهم داد.
l: نام ریحانه قرآن چیست؟
n:
ریحانِ زندگى پدران، فرزندان خوب هستند; چنان که به حضرت فاطمه «ریحانه» رسول
الله گفته مى شود و پاسخ «ریحانه قرآن» را از زبان امام صادق مى خوانیم:
آن حضرت فرمود: به فرزندان خود
سوره «یس» را بیاموزید که آن «ریحانه قرآن» است.
آیا مى خواهید پاسخ «ریاحین القرآن» (ریحان هاى قرآن) را هم
برایتان بنویسم؟ امام صادق فرمود سوره هاى «حوامیم» که با حم شروع
مى شوند «ریحان هاى قرآن» هستند.
از این دو حدیث نتیجه مى گیریم که چند سوره قرآن ریحان هاى قرآن
هستند; همانگونه که در یک خانواده خوب ممکن است چند فرزند خوب باشند، که همگى
ریحان هاى خانه اند.
l: کدام یک از سوره ها به نام حیوانات است؟
n: اگر
به فهرست سوره هاى قرآن مراجعه کنید، پاسخ پرسشتان را خواهید یافت. قطعاً با
نام حیواناتى که سوره هاى شماره 29 و 105 به آنها نام گذارى شده آشنا
هستید. جز این دو سوره و سوره «انعام» که به معناى چهارپایان است. شماره سایر
سوره هایى را که به نام حیوانات است به همراه معناى آن مى نویسم، شما با
مراجعه به فهرست قرآن اسم عربى سوره را در جاى خالى بنویسید.
شماره سورهنام سورهمعناى فارسى نام سوره
2………………………..گاو ماده
27………………………..مورچه
16………………………..زنبور عسل
100العادیاتاسبان دونده
29………………………………………………………………….
105………………………………………………………………….
l: «سید قرآن» کدام سوره است؟
n:
«سیّد» به معناى «سرور» و «آقا» است. پیامبر فرمود: جبرئیل بر من فرود آمد و گفت:
اى محمد! هر چیزى سرور و سیدى دارد; پس سید بشریت، حضرت آدم و سرور فرزندان آدم تو
هستى… .
مهتر و سرور روزها، روز جمعه و سید زبان ها، زبان عربى، سرور عربیّت
قرآن و سید و سرور قرآن، «سوره بقره» است. حالا من از شما سه سؤال مى پرسم.
1. آیا مى دانید آیة
الکرسى در کدام سوره قرار دارد؟
2. آیا مى دانید آیه
مشهورى که در قنوت مى خوانیم، یعنى آیه: (ربنا آتنا فى الدنیا حسنه و فى الاخرة حسنه وقنا عذاب النار)در کدام سوره قرار دارد؟
3. آیا مى دانید
آیه اى که در ادامه بعضى از نمازها مى خوانند یعنى آیه: (آمن الرسول بما انزل…) در کدام سوره قرار دارد؟
اگر مى خواهید پاسخ این پرسش ها را بدانید، این آیات را از سوره
بقره پیدا کنید.
براى پرسش اول، آیه 255 تا 257 سوره; براى پرسش دوم آیه 201 و براى پرسش
سوم دو آیه آخرى این سوره.
l: سوره اى که در تمام آیه هایش کلمه «الله» آمده
کدام است؟
n: سوره
مورد نظر شما پنجاه و هشتمین سوره قرآن، آیه 22 است و حالا خودتان به قرآن مراجعه
کرده و سوره مورد نظر را پیدا کنید.
راهنمایى: سوره مجادله در قرآن هاى خط عثمان طه از صفحه 542 آغاز
مى شود.
l: یکى از سوره هاى قرآن به نام حشره اى است
که بهترین غذا از آن به دست مى آید، نام این سوره چیست؟
n: با
امید این که آینده شما مانند عسل شیرین باشد و براى این که از معارف قرآن
بیشتر استفاده بکنید به جاى این که پاسخ تان را به صراحت بنویسم، ترجمه
دو آیه از سوره نحل را برایتان مى نویسم، تا با توجه به این آیات به پاسخ دست
یابید، فراموش نکنید که معناى نحل، زنبور عسل است:
و پروردگار تو به زنبور عسل وحى (الهام غریزى) نمود
که از کوه ها و درختان و داربست هایى که ]مردم[ مى سازند، لانه هایى انتخاب کن * سپس از
تمام ثمرات ]و شیره گل ها[
بخور و راه هایى که خداوند براى تو تعیین کرده است بپیما. از درون شکم آنها،
نوشیدنى با رنگ هاى مختلف خارج مى شود که در آن (عسل) شفا براى مردم
است، به یقین در این امر نشانه روشنى براى اندیشوران است.[7]
حال خودت دقت کن ببین آیا سؤال تو از سوره نحل نبود؟
l: چه سوره اى درباره اصحاب یمین و شمال توضیح داده
است؟
n: یکى
از سوره هایى که در آن از اصحاب یمین (بهشتى ها) و اصحاب شمال
(جهنمى ها) سخن گفته، سوره 56 قرآن است. پیامبر درباره این سوره فرمود: هرکس
این سوره را هر شب بخواند، هرگز محتاج نشود.
از شما مى خواهم سوره واقعه را بخوانید، تا به ثواب قرائت قرآن نایل
شوید; همچنین ببینید در کدام آیات این سوره از اصحاب یمین و اصحاب شمال سخن به
میان آمده است.
یکى دیگر از سوره هایى که در آن از آن چه پرسیده اید سخن
به میان آمده، سوره بلد است، که به فرموده امام صادق هرکس این سوره را بخواند در
قیامت از رفیقان پیامبران و شهیدان و صالحان خواهد بود. آیه 18 و 19 این سوره از
اصحاب میمنه که کنایه از بهشتیان است و اصحاب مشئمه که کنایه از جهنمى ها است
سخن گفته است.
l: سوره اى را نام ببرید که نام میوه اى است و
خداوند به آن قسم خورده است.
n: پاسخ
شما سوره 95 قرآن است و معناى آن انجیر مى باشد، حال خودتان سوره مورد نظر را
پیدا کنید.
l: نام چند سوره قرآن یک حرفى است؟
n:
دوستان عزیز! براى یافتن چنین سوره هایى به فهرست سوره هاى قرآن مراجعه
کنید. سوره هاى شماره 38 و 50 یک حرفى مى باشند.
اگر دوست دارید با نام سوره ها وشماره سوره ها آشنا شوید به این
سؤال من پاسخ بدهید.
نام یک سوره یک حرفى، دو سوره دو حرفى، سه سوره سه حرفى، چهار سوره
چهارحرفى و پنج سوره پنج حرفى و شش سوره شش حرفى را در جدولى بنویسید. براى
راهنمایى بیشتر حرف اول هر سوره نوشته شده است.
نام سوره هاشماره سوره ها
یک
سوره یک حرفىق
دوسوره
دو حرفىیـ………. ـ طـ……..
سه
سوره سه حرفىنـ……….. ـ کـ…………… ـ بـ………………
چهارسوره
چهارحرفىد…………. ـ ز………….. ـ فـ………… ـ بـ……………….
پنج
سوره پنج حرفىا………….. ـ حـ……….. تـ……….. تـ………….. غـ……………..
شش
سوره شش حرفىانـ……… ـ کما……….. ـ مجـ………..
انـ…………….. ممـ……………….. ـ انشـ……………..
l: کدام سوره به زبان بندگان نازل شده است؟
n: همان
سوره اى که در هر نماز حداقل دو بار خوانده مى شود; همان سوره اى
که در ابتداى قرآن آمده است. سوره اى که به «ام الکتاب» هم نامیده شده است و
ترجمه اش، به صورت شعر، چنین است:
بنام خداوند
بخشنده مهربان
سپاس خداوند هر دو جهان *** خداوند بخشنده مهربان
شه و صاحب روز پاداش اوست *** سزاوار شاهى به دشمن و دوست
که تنها تو را مى پرستیم ما *** به امید یاریت هستیم ما
تو ما را به راهى هدایت نما *** رهى راست (همچون ره انبیا)
ره آن کسانى که کردى عطا *** نه آنان که رفتند راه خطا
نه قومى که خشمت بر آنها گرفت *** نه قومى که در گمرهى جا گرفت
l: کدام سوره قرآن به غیر از بسم الله الرحمن الرحیم هیچ
حرف میم ندارد؟
n: اگر
سوره کوثر را یک بار دیگر بخوانید خواهید دید جز «بسم الله الرحمن الرحیم» میم
دیگرى در آن وجود دارد؟
اگر سوره را خواندید پاسخ پرسش، سوره شماره 108 است. تفسیر سوره کوثر را
علاوه بر کتاب تطهیر با جارى قرآن، نوشته على صفایى
حائرى، مى توانید در جلد 20 ترجمه تفسیر المیزان و جلد
27، تفسیر
نمونه مطالعه کنید.
l: کدام سوره دو بار بر پیامبرنازل شده است؟
n:
مفسران معتقدند سوره حمد دو بار بر پیامبر نازل شده: یکى در مکه و دیگرى در مدینه.
l: مهم ترین نام هاى سوره حمد را بنویسید.
n: بعضى
ازنامهاى سوره حمد عبارتند از:
«حمد» «فاتحة الکتاب»، «ام
الکتاب»، «سبع المثانى»، «الکافیه»، «الشفاء»، «الاساس» و… .
آیة الله شهید مرتضى مطهرى در کتاب آشنایى با قرآن سوره
حمد و قسمتى از بقره را تفسیر کرده که در آینده مطالعه آن براى شما سودمند است;
چنان که امام خمینى نیز سوره حمد را تفسیر کرده واین کتاب با نام تفسیر سوره حمد چاپ
شده که براى شما مفید است. در حال حاضر مطالعه آشنایى با قرآن کریم، نوشته
فرزانه زنبقى براى شما مفید است.
l: چرا بعضى از سوره هاى قرآن، مثل حمد،
نام هاى بسیارى دارند؟
n: این
پاسخ را با نام یکى از دانشمندان شهید آغاز مى کنم; یعنى آیة الله شهید دکتر
سید محمد حسین بهشتى.
دوستان عزیز! مى دانید چرا براى این شهید این همه وصف آورده اند
مگر اسم او محمد حسین نیست؟
شما مى توانید پاسخ بدهید چون ایشان در درس هاى حوزه هاى
علمیه، به بالاترین درجه رسیده به او آیة الله مى گویند و چون در راه خدا
شهید شده به او شهید مى گویند و چون درس هاى دانشگاه را تا مراحل عالى
خوانده و موفق به دریافت دکترا شده به او دکتر مى گویند و چون از اولاد
پیامبر است به او سید مى گویند و خلاصه این که به خاطر ویژگى هاى
فراوان، صفت هاى متعددى هم دارد.
برخى از سوره هاى قرآن نیز چنین هستند; یعنى به خاطر ویژگى ها،
فضیلت هاو خصوصیت هاى متعددى که دارند، نام هاى متعددى هم دارند و
توصیف هاى متعددى از آن شده است; مثلا در سوره حمد چون این سوره با «الحمد
الله…» شروع مى شود به آن سوره حمد گفته شده; و چون ابتداى قرآن است و کتاب
الهى با آن شروع شده، به آن فاتحة الکتاب (گشاینده کتاب) گفته شده و چون تمام
اهداف و اغراض قرآن را مى توان در سوره حمد دید، به آن ام الکتاب (ام: مقصد و
محل بازگشت) گفته شده و چون هفت آیه دارد (و سبع به معناى هفت است) و دوبار نازل
شده یا در هر نماز حداقل دو بار خوانده مى شود (= مثانى) به آن سبع المثانى
گفته مى شود. البته ممکن است این نام گذارى ها، فلسفه ها و
علت هاى دیگرى هم داشته باشد، که ان شاء الله در آینده با برخى از آن
علت ها آشنا خوا هید شد.
l: سوره هاى حامدات را نام ببرید.
n:سوره
هایى که با کلمه «الحمد الله» شروع مى شوند حامدات نام دارند و شامل این
سوره ها هستند: 1. سوره حمد; 2. سوره انعام; 3. سوره کهف; 4. سوره سبأ; 5.
سوره فاطر.
l: مسبّحات به چه سوره هایى گفته مى شود؟
n: به
فرموده پیامبر اکرم مسبّحات شامل این سوره ها است:
حدید، حشر، صف، جمعه وتغابن. برابر برخى از روایات، سوره «اعلى» نیز از
مسبّحات شمرده شده است. پس مسبّحات شامل 6 سوره است. آیا مى دانید چرا به این
سوره ها مسبّحات گفته مى شود؟ علتش این است که این سوره ها با کلمه
«سبّح» یا «یسبّح» که از ریشه «سَبَحَ» گرفته شده، آغاز مى شوند.
دو سوره از مسبّحات با یسبّح شروع مى شوند آیا مى توانید آنها
را نام ببرید؟
راهنمایى: سوره هاى شماره 62 و 64 با یسبّح شروع مى شوند.
این پاسخ را با حدیثى به پایان مى بریم; امام باقر فرمود: کسى که همه
«مسبّحات» را هر شب قبل از خواب بخواند، نمى میرد مگر این که حضرت قائم را درک کند و اگر بمیرد در همسایگى پیامبر
خواهد بود.
l: معوّذتین نام چه سوره هایى است و چرا به این نام
خوانده مى شوند؟
n: به دو
سوره آخرى قرآن یعنى سوره هاى شماره 113 و 114 معوّذتین گفته مى شود.
چنان که مى دانید این دو سوره با «قل اعوذ» شروع مى شود و
اعوذ به معناى «پناه مى برم» است. و خداوند در این دو سوره به پیامبر دستور
مى دهد از هر شرّى به خدا پناه ببرد.
علت نام گذارى این دو سوره به معوّذتین این است که با «قل اعوذ» شروع
مى شود و اعوذ و تعویذ و معوّذتین، هم خانواده هستند و ریشه مشترکى دارند
و… معناى پناه بردن در همه آنها وجود دارد.
پیامبر نیز این دو سوره را «معوّذتین» نامیده مى فرماید: آیاتى بر من
نازل شده که مانند آنها نازل نشده و آنها معوّذتین یعنى دو سوره ناس و فلق هستند.
آقاى سید کاظم ارفع تفسیر سوره هاى ناس و فلق را ویژه مقطع راهنمایى
و دبیرستان نوشته است و به نام هاى تفسیر سوره فلق و تفسیر سوره ناس چاپ و
منتشر شده است.
l: «زهراوان» کدام سوره ها هستند؟
n: آیا
دوست دارید پاسخ این سؤال را از پیامبر بشنوید؟
پیامبر اکرم: تعلّموا سورة «البقره» و سورة «آل
عمران» فانهما الزهراوان».
معناى حدیث را خودتان پیدا بکنید. یادآورى: «تعلّموا» به معناى «یاد
بگیرید» و «زهراوان» به معناى «دو نور» است.
پیامبر در ادامه فرمود: این دو سوره در قیامت مانند دو پاره ابر، دو پرده ]بزرگ[ یا دو دسته از پرندگان، بر سر کسى که این سوره ها را بداند،
سایه مى اندازند.
l: حوامیم به کدام سوره ها گفته مى شود؟
n: به
سوره هایى که با «حم» شروع مى شوند، حوامیم گفته مى شود. این
سوره ها از سوره غافر شروع مى شود و پایان آنها سوره احقاف است; یعنى از
سوره 40 تا سوره 46 قرآن.
من این سوره ها را برایتان به شعر درآورده ام. با حفظ کردن این
یک بیت شعر مى توانید همه سوره هاى حوامیم را حفظ کنید.
تو غافر و فصّلت، دخان و شورى *** هم جاثیه و زخرف و احقاف، حوامیم
مى دان
این پاسخ را با حدیثى زیبا به پایان مى برم.
امام صادق فرمود: حوامیم، ریحان هاى قرآن هستند; وقتى آنها را
خواندید خدا را سپاس گویید و بسیار شکر کنید; به خاطر حفظ و تلاوت آنها، ]وقتى[ بنده خداوند برمى خیزد و «حوامیم» را مى خواند، از دهان
او بویى بهتر از مشک و عنبر خارج مى شود و خداوند به تلاوت کننده قرآن و
همسایگانش و دوستانش و آشنایانش و هرکس که دوست و نزدیک اوست «رحم» مى کند».
l: آیا در قرآن «پنج قل» وجود دارد؟
n: در
قرآن بیش ازپنج قل وجود دارد، ولى 5 سوره با قل شروع مى شوند که به آنها «پنج
قل» یا «مقولات» گفته مى شود.
یقیناً شما چهار سوره از پنج قل را حفظ هستید، تنها ممکن است سوره جن را
حفظ نباشید.
براى یادآورى، من چند کلمه از اول هر یک از سوره هایى را که با قل
شروع مى شوند مى نویسم، شما تلاش کنید همه سوره را از حفظ خوانده سپس در
جاى خالى نام سوره را بنویسید.
1. قل هو الله احد…
(سوره….)
2. قل یا ایها الکافرون….
(سوره……..)
3. قل اعوذ برب الفلق…
(سوره………..)
4. قل اعوذ برب الناس……
(سوره…….)
5. قل اوحى
الى……………. (سوره جنّ)[8]
l: کدام سوره است که هم نام قبیله پیامبر است؟
n: نام
قبیله پیامبر «قریش» بود، حالا خودتان به فهرست سوره هاى قرآن مراجعه کنید و
نام قبیله پیامبر را پیدا کنید.
راهنمایى: در سوره 106 بیشتر دقت کنید. علاوه بر تفسیرهاى کامل که همه
سوره ها را تفسیر کرده، آقاى سید کاظم ارفع، سوره مورد نظر را با نام تفسیر
سوره قریش به انضمام دانستنى هایى از قرآن، ویژه مقطع راهنمایى و دبیرستان
تفسیر کرده است.
l: کدام سوره به نام یکى از اصول دین است؟
n: اولین
اصل از اصول دین چیست؟ نام دیگر سوره اخلاص (قل هو الله احد) چیست؟
جواب هر دو پرسش فوق یکى است و آن، پاسخ سؤال شماست.
کتاب ترجمه تصویرى و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید و…، نوشته
حجة الاسلام والمسلمین بى آزار شیرازى، یکى از کتاب هایى است که
خواندن آن برایتان شیرین است.
l: کدام سوره در قرآن، شناسنامه خداوند را بیان کرده
است؟
n: همان
سوره اى که خواندن آن ثواب خواندن 31 قرآن را دارد.همان سوره اى که به
نام یکى از اصول دین است. و همان سوره اى که نام دیگر آن، سوره اخلاص است.
l: کدام سوره دو بسم الله دارد؟ بسم الله دوم آن درباره
چیست؟
n: آیا
تاکنون در مراسم دعاها و سخنرانى ها شنیده اید، که پیش از دعا کردن، این
آیه را مى خوانند: أمّن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء؟(نمل;62) همان
سوره اى که این آیه در آن آمده دو بسم الله دارد و آن، سوره 27 قرآن مجید
است; یعنى سوره نمل، بسم الله اول سوره مانند دیگر سوره ها براى شروع سوره
است و بسم الله الرحمن الرحیم دوم آن سرآغاز نامه حضرت سلیمان به ملکه سبا است و
خداوند متعال کلام حضرت سلیمان را نقل کرده است. نامه سلیمان چنین است… انه من
سلیمان و انه بسم الله الرحمن الرحیم…; این نامه از سلیمان است و چنین است به
نام خداوند بخشنده مهربان… .
l: کدام سوره بسم الله ندارد چرا؟
n: سوره
نهم قرآن با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نشده و یکى از علت هایى که سوره
توبه با بسم الله شروع نشده این است که براى اعلام بیزارى و «مرگ بر مشرکان» نازل
شده، ولى بسم الله آیه رحمت است و مرگ بر مشرکان با رحمت سازگارى ندارد.
حضرت على نیز دلیل این که سوره توبه با بسم الله شروع نشده، مطلب فوق
دانسته است.[9]
l: سوره، آیه و کلمه وسط قرآن کدام است؟
n: قرآن
چند سوره دارد؟ آفرین 114 سوره. اگر 114 را تقسیم بر دو کنیم پاسخ 57 خواهد بود پس
سوره 57 یعنى سوره حدید وسط قرآن است. و از سوره 58 یعنى مجادله نیمه دوم قرآن
آغاز مى شود.
تعداد آیات قرآن را پیش از این نوشتم که 6236 آیه است. با توجه به تعداد
آیات، آیه 45 سوره شعراء آیه وسط قرآن است و از آیه 46 این سوره نیمه دوم آیات
قرآن شروع مى شود. براى شمارش تعداد حروف قرآن و به دست آوردن حرف وسط قرآن،
یکى از خلفاى عباسى به نام حجاج تعدادى از قاریان و حافظان قرآن را جمع کرد و از
آنان خواست حروف قرآن را بشمارند و حرف وسط قرآن را پیدا کنند. آنان پس از
شمارش دریافتند حرف «فاء» در کلمه «ولیتلطّف» حرف وسط قرآن است.
l: کدام کتاب ها به برادر و خواهر قرآن معروفند؟
چرا؟
n: نهج
البلاغه به برادر قرآن و صحیفه سجادیه به خواهر قرآن معروفند. گاهى دو چیز را که
با هم دیگر شباهت زیادى دارند به عنوان دو برادر مى نامند; مثلا دو کوه
در شهر مقدس قم وجود دارند که شباهت زیادى به هم دارند، به این خاطر آن دو کوه را
«دوبرادران» نامیده اند.
نهج البلاغه نیز سخنان حضرت على است و شباهت هاى زیادى به قرآن دارد;
به این خاطر به نهج البلاغه، برادر قرآن مى گویند. بعضى از
شباهت هاى این دو عبارتند از: 1ـ هر دو از نظر ادبى بى نظیرند; به
گونه اى که عرب هاى کافر نیز به این نکته اعتراف دارند که قرآن و نهج
البلاغه از نظر نگارش و متن و دستور زبان عربى (فصاحت و بلاغت) بهترین کتابها
هستند.
2ـ هر دو از محتواى عالى
برخوردارند. و…
صحیفه سجادیه، مجموعه دعاهاى امام سجاد است، که آن هم از جهت متن ادبى و
نیز داشتن محتواى عالى، بى نظیر است، از این رو به «خواهر قرآن» مشهور شده
است.
l: چه سوره اى به مادر قرآن معروف است؟
n: با
دقت به پاسخ هاى قبلى پاسخ این پرسش را مى توان از میان آنها پیدا کرد.
سوره اى به «مادر قرآن» معروف است که 7 آیه دارد، دوبار نازل شده، در هر
نماز دو بار خوانده مى شود و ام الکتاب است که ترجمه ام الکتاب مادر
قرآن است.
مادر قرآن اسمى است که پیامبر به این سوره داده است; آن حضرت فرمود: قسم
به کسى که جان من به دست اوست،خداوند نه در تورات و انجیل و زبور و نه در قرآن،
مثل این سوره را نازل نکرده و این ]سوره[ ام الکتاب (مادر قرآن) است.
سوره حمد در واقع، فهرستى از همه قرآن است، پس مى توان آن را اساس
(ام) قرآن نامید، زیرا مهم ترین بحث هاى قرآن عبارتند از:
1. خداشناسى و صفات خداوند،
بهویژه توحید.
2. معاد و قیامت شناسى.
3. شناخت پیامبران و
امت هاى آنان.
4. هدایت و گمراهى، که مؤمنان
و مسلمانان هدایت مى یابند و کافران در گمراهى هستند و… .
5. عبادت و بندگى خداوند و
دعوت مردم به پرستش خداوند.
در سوره حمد نیز مى توان مباحث زیر را یافت زیرا:
در این سوره به حاکمیت خداوند و نعمت هاى بى پایان او و عبادت و
بندگى خداوند اشاره شده و از روز جزا سخن به میان آمده، از خداوند درخواست هدایت
شده و با توجه به تفسیر آیه 6 و 7 این سوره که مغضوب علیهم، مسیحیان و ضالین به
یهودیان تفسیر شده است، مسلمانان واقعى از پیروان دیگر دین ها تفکیک شده. پس
مجموع معارف قرآن را مى توان در سوره حمد یافت و سوره حمد اساس و مادر قرآن
است. اگر مى خواهید در این باره مطالب بیشترى بدانید مى توانید به جلد
اول تفسیر نمونه، صفحه هاى 3 و 4 آن مراجعه کنید.
l: قلب قرآن کدام سوره است و چرا به آن قلب قرآن
مى گویند؟
n: قلب
قرآن سوره «یس» است، که پیامبر فرمود: هر چیز قلبى دارد و قلب قرآن سوره «یس» است.
قلب در موجودات زنده، نقش بسیار مهمى دارد و از مهم ترین بخش ها
به شمار مى رود. به این خاطر چیزهاى مهم از هر مجموعه را قلب آن مجموعه
مى گویند; مثلا مقام معظم رهبرى را مى توانیم قلب تپنده جهان اسلام
بنامیم، شهر مکه را قلب شهرهاى اسلامى بدانیم و… .
حال اگر قرآن مجید را به موجود زنده اى تشبیه کنیم، سوره یس قلب قرآن
خواهد بود، زیرا حیاتى ترین و مهم ترین مسایل اسلام یعنى توحید، نبوت و
معاد در این سوره آمده است.
آیة الله شهید سید عبدالحسین دستغیب، یکى از شهداى محراب، کتابى به نام
قلب قرآن نوشته است. به نظر شما این کتاب، تفسیر کدام سوره است؟ باخواندن این کتاب
مى توانید تفسیر سوره «یس» را یاد بگیرید; چنان که آقاى ابوالفضل
بهرامپور نیز کتابى به نام یس، قلب قرآن نوشته است.
l: نام سوره اى که ما مسلمانان به آن عروس قرآن
مى گوییم چیست؟
n: سوره
الرحمن به عروس قرآن معروف است. حتماً مى پرسید چرا؟ زیرا در زبان عربى به هر
چیز زیبا و آراسته اى «عروس» مى گویند. پیامبر اکرم فرمود: هر چیزى یک
عروس دارد و عروس قرآن، سوره الرحمن است.
امام صادق فرمود: سوره الرحمن در قیامت به شکل انسانى زیبا و خوش بو ظاهر
مى شود و خداوند به او مى گوید: در دنیا چه کسانى همواره تو را تلاوت
مى کردند، او افرادى که این سوره را مى خواندند نام مى برد. ]این
افراد با شنیدن نامشان چهره شان روشن مى شود و به بهشت وارد مى شوند.
اگر قرآن را بگشایید و سوره الرحمن را بخوانید و به ترجمه اش دقت
کنید، خواهید دید، این سوره چگونه مانند عروس زیبا و آراسته است و کوتاه بودن
آیه ها، آهنگین بودن متن آیه، تکرار آیه(فبأى آلاء ربکما تکذبان و…). همگى
باعث زیبایى فوق العاده این سوره شده اند.
[1]. اسراء، آیه 106.
[2]. مزمل، آیه 20.
[3]. فرقان، آیه 1.
[4]. ص، آیه 29.
[5]. علامه طباطبایى، قرآن در اسلام، ص 145 ـ 146.
[6]. معناى وقف قبلا در بخش قرائت آمده است.
[7]. نحل، آیه 68 - 69.
[8]. هاشم زاده هریسى، شناخت سوره هاى قرآن، ص 428 و 616.
[9]. مجمع البیان، ج 5، ص 4.
1.